کتاب پاتوقها اثر جومپا لاهیری، نویسنده هندیتبار است که داستانی ظریف و چندلایه درباره هویت، غربت خانه و جستجوی معنا در زندگی روزمره دارد. در این کتاب جومپا لاهیری با دقت و اشاره به جزییات نشان میدهد محیطهای کوچیک، مانند هتل، پارک، خیابانهای شلوغ و حتی لوازمالتحریر میتونند بستر اتفاقات بزرگ احساسی و فکری باشد که برای همیشه در ذهن انسان ماندگار شوند.لاهیری در رمان پاتوقها از دریچهای تازهای به زندگی روزمره نگاه میکند و نشان میدهد که آدمی را میشود از روی پاتوقهایش و جاهایی شناخت که مرتب به آنها سر میزند. او درعینحال سربسته میگوید که گاهی بد نیست زمین بازی را عوض کنیم، دل به دریا بزنیم و به مکانهایی ناشناخته پا بگذاری تا زندگیات رنگوبو و جان تازهای بگیرد.جومپا لاهیری تاکنون جوایز گوناگی دریافت کرده است که از میان آنها میتوان به جایزه پولیتزر، جایزه قلم همینگوی و جایزه داس
ادامه مطلب
روزها و رویاها حکایت دردآشنای دو انسان است، انسانهایی که نیروی عشق به هم پیوندشان میدهد و سپس از هم دورشان میکند، روایتهایی پُرکشش که مخاطب را از همان ابتدا به وجد میآورد، هرچند همزمان حسی از نگرانی، ترس و نافرجامی را نیز در وجودش ایجاد میکند.شخصیتهای اصلی داستان از همان ابتدا به خواننده معرفی میشوند: آرش، خواننده، نوازنده و ترانهسرایی با سبکی متفاوت و دیدگاهی خاص نسبت به زندگی و پیرامونش است. از آدمهایی که اهل مبالغه و ادا در آوردن هستند، بیزار است. با جمعهای خاصی نشست و برخاست دارد و بهطبع دیدگاهش به عشق هم منحصربهفرد است. بنابراین از همان ابتدای امر پیداست که داستان با یک موضوع عشقیِ کلیشهای فاصله دارد.شخصیت مقابل آرش، بیتا است؛ زنی که قبلاً طعم تلخ طلاق را چشیده و یک دختربچه دارد به اسم هانا. بیتا عکاسی میکند، شعر میگوید، کتاب میخواند و برعکسِ آرش نگران آینده نیست.
ادامه مطلب
این مواجهه ممکن است سبب شود خواننده با خود فکر کند با یک داستان ماورالطبیعى روبهرو است اما این نشان از تلفیقِ وجوهِ رئال و سورئال داستان دارد.شرح داستان ساده است و ورودِ آقاى مودت و داستان جن و همراهى دوستانش براى خلاصى او از شر جن، تنها روندى است که موجب مىشود کاراکتر اصلى یعنى دکتر حاتم وارد صحنه شود. دکترى که تا پیش از مواجهه نزدیک، فردى متعهد و کاربلد به خواننده شناسانده مىشود. اندکى بعد وجوه سورئالِ داستان رخ مىنمایاند: آنجا که همراهان آقاى مودت از دکتر در مورد مردى مىشنوند که به او مراجعه کرده تا دستش را، تنها دست باقى مانده را نیز قطع کند! مرد تا پیش از این دست دیگر، پاها، گوشها و بینى خود را قطع کرده است اما از چه روى؟ در این میان، بین دوستان مودت و دکتر بحثى فلسفى در میگیرد و دکتر باز هم اصرار بر حفظ چهره دروغین خود دارد. او مدعى است آمپولهایى به مردم عرضه مىکند که جوانى و
ادامه مطلب
کتاب آداب دیکتاتوری که کتاب هفتم از مجموعه خرد و حکمت زندگی است به زبان ساده و با استفاده از مطالب واقعی و روانشناسی به مفهوم «کیش شخصیت» و شاید مهمتر از آن به جامعهای میپردازد که گرفتار این مفهوم شدهاند.اگر با کتابهای نشر گمان و مجموعههای این نشر آشنایی داشته باشید، احتمالاً میدانید که هدف آنها ساختن زمینهای برای خوانندگان است تا بتوانند به زندگی، خوشیها و مصائب آن بیندیشند. اولین مجموعه از کتابهای نشر گمان تجربه و هنر زندگی نام داشت که شامل ۲۲ جلد است و مجموعه خرد و حکمت زندگی نیز دنبالهی همین مجموعه است که تاکنون ۱۲ جلد از آن منتشر شده است. در پشت جلد کتاب، به طور خلاصه، هدف این کتابها چنین بیان شده است:کتاب آداب دیکتاتوریمفهوم کیش شخصیت میتواند بسیار گسترده باشد و این کتاب نیز همین موضوع را پوشش داده است. شاید بتوان کیش شخصیت را بتسازی از یک شخصیت در نظر گرفت. بُتی که تحت
ادامه مطلب
نینا سنکویچ در رمان تولستوی و مبل بنفش از روزهاى سختِ از دست دادن مىنویسد، از درد جانکاهِ فراق، از روزهایى که امید و یاس به هم گره خوردهاند و زندگى بوى برگهاى خشکیده را مىدهد.در پشت جلد رمان تولستوی و مبل بنفش آمده است:مردم کتابهایی را که دوست دارند به اشتراک میگذارند. آنها میخواهند حس خوبی که موقع خواندن کتابها احساس کردهاند یا ایدههایی را که در صفحات کتابها یافتهاند، با دوستان و خانواده سهیم شوند. خواننده کتاب با به اشتراک گذاشتن یک کتابِ محبوب سعی میکند همان شور، شادی، لذت و هیجانی را که خودش تجربه کرده است با دیگران سهیم شود. چرا؟ سهیم شدن عشق به کتابها و یک کتاب بخصوص با دیگران کار خوبی است. اما از طرفی هم، برای هر دو طرف تمرین دشواری است. درست است که اهداکننده کتاب روحش را برای نگاهی رایگان آشکار نمیکند، اما وقتی کتابی را با این اعتراف که یکی از کتابهای مورد علاقهاش
ادامه مطلب
کتاب پیرمرد و دریا با عنوان اصلی The Old Man and the Sea اثری شگفتانگیز، هنرمندانه و زیبا از نویسنده بزرگ آمریکایی، ارنست همینگوی است. این «رمان کوتاه» که نویسندهاش آن را عصاره همه زندگی و هنرش میداند، مفهوم تازهای از شکست و موفقیت پیش چشمان شما باز میکند و ما خواندن آن را با ترجمه ناب نجف دریابندری به همه پیشنهاد میکنیم. همینگوی در سال ۱۹۵۴ جایزه نوبل ادبیات را نیز از آن خود کرد. موسسه نوبل در وصف کارهای او و علت اهدا این جایزه مینویسد: «به خاطر استادی در روایت هنرمندانه، که اخیراً در پیرمرد و دریا نشان داد و اعمال نفوذ او در سبک معاصر.»ارنست همینگوی زندگی پر فراز و نشیبی داشت. او در همان دوران نوجوانی میخواست نویسنده شود و میدانست که با چنته خالی نمیتوان نویسنده شد و چیزی که لازم دارد کولهباری از تجربه است. بنابراین در ۱۶ سالگی داوطلب شد که در جنگ جهانی اول به صحنه نبرد برو
ادامه مطلب
گتسبی بزرگ، به خاطر مهمانیهای عظیم و باشکوهی معروف است که هر یکشنبه در خانهاش برگزار میکند. او که معلوم نیست از چه طریقی صاحب این حجم از ثروت شده، امیدوار است تا در یکی از این مهمانیها، به طور اتفاقی، معشوقهی سالیانش را ببیند که حالا همسر مردی دیگر است.
ادامه مطلب
جاناتان وکیل بود و برای شرکت فردی به نام پیترهاوکینز کار میکرد. شرکت برای خرید کارفاکس، که ملکی بسیار قدیمی در لندن بود، به کنت مشاوره میداد.جاناتان در طول سفر به ترانسیلوانیا، شهر وین را دید، در خیابانهای بوداپست گشت وگذار کرد، روی پلهای باشکوه رودخانهٔ دانوب قدم زد، و یک شام فوقالعاده در رویال هتل کلوزنبرگ خورد؛ جوجه با طعم فلفلمجارستانی، غذای مخصوص آن منطقه. او به دلایلی خیلی عصبی بود و اگر چه تختش در هتل به قدر کافی راحت بود، همه جور خواب عجیب و غریبی دید و فکر کرد که حتماً به خاطر فلفل بوده است!جاناتان بعد از خوردن مقدار بیشتری فلفل، در حلیم صبحانهاش، به قطار برگشت تا به سفرش به سمت شرق ادامه دهد. او از پنجره که به بیرون نگاه میکرد، سرزمینی را میدید سرشار از هر نوع زیبایی، نهرها، رودهای وسیع، شهرهای کوچک و قلعهای بینظیر بر فراز یک تپه. او در هر ایستگاهی که قطار از آن رد می
ادامه مطلب